1-اعاده معدوم:بعضيها خيال كردهاند معاد يعنی اعاده معدوم . متكلمين قديم چقدر روی اين قضيه بحث میكردند كه اعاده معدوم محال نيست ، برای اينكه فكر میكردند معاد يعنی اعاده معدوم ، قيامت يعنی اعاده معدوم ، يعنی اول فرض میكردند كه اشياء معدوم میشوند ( معدوم مطلق ) آنوقت میگفتند آيا اگر چيزی معدوم مطلق شد ، بار ديگر امكان دارد وجود پيدا كند و يا اين از محالات است ؟ اين البته چيزی است كه اصلا لزومی ندارد ما روی آن بحث كنيم ....
منبع و منشا ايمان به زندگی جاويد و حيات اخروی ، قبل از هر چيز ديگر ، وحی الهی است كه وسيله پيامبران به بشر ابلاغ شده است . بشر پس از آنكه خدا را شناخت و به صدق گفتار پيامبران ايمان آورد و دانست كه آنچه به عنوان وحی ابلاغ میكنند واقعا از طرف خداست و تخلف ناپذير است ،....
يكی از اصول جهان بينی اسلامی كه از اركان ايمانی و اعتقادی دين اسلام است ، اصل ايمان به زندگی جاويد و حيات اخروی است . ايمان به عالم آخرت شرط مسلمانی است ، يعنی اگر كسی اين ايمان را از دست بدهد و انكار كند از زمره مسلمانان خارج است . پيامبران الهی - بدون استثناء - پس از اصل توحيد ، مهمترين اصلی كه مردم را به آن متذكر كردهاند و ايمان به آن را از مردم خواسته اند....
اين تعبير قرآن را ببينيد آيات معاد اساسا برای موعظه هم خيلی خوب است در اواخر سوره حشر میفرمايد : " « يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله " ای اهل ايمان ! تقوای الهی داشته باشيد ، از خدا بپرهيزيد ( هميشه گفتهايم كه كلمه " تقوا " معنايش پرهيز نيست ولی ما تعبير ديگری نداريم ) ، كه معنايش اين است كه خودتان را از غضب الهی ، از مخالفت فرمان الهی دور نگه داريد...
انسان در آن دنيا آنچنان است كه اينجا خودش را بسازد ، اينجا اگر خودش را كامل بسازد آنجا كامل است ، اگر ناقص بسازد ناقص است ، اگر خودش را كور قرار بدهد آنجا كور است و اگر خودش را كر قرار بدهد آنجا كر است و اگر خودش را از صورت انسانيت خارج كرده باشد و به صورت حيوانی از انواع حيوانات ديگر در آورده باشد ....
اينكه علمای اسلام معاد را از اصول دين قرار دادهاند ولی ساير ضرورياترا از اصول دين قرار ندادهاند ، بر همين اساس است . چون خيلی اشخاص ازما اين سؤال را میكنند ، میگويند شهادتين كه انسان به آن مسلمان میشود دوچيز بيشتر نيست : " اشهد ان لا اله الا الله ، اشهد ان محمدا رسول الله" . ديگر چرا مسأله معاد را جزء اصول دين قرار دادهاند ؟ خوب ، آدمی كهبه پيغمبر ايمان داشته باشد ، به هر چه پيغمبر گفته ( اگر برايش ثابتشود كه پيغمبر گفته ، مخصوصا اگر ثبوتش به حد ضرورت و بداهت برسد )ايمان پيدا میكند ، ....
همين طوری كه چون پيغمبر گفتهاند نماز واجب است به نماز هم اعتقاد داريم ، نماز هم از ضروريات است ، روزه هم ازضروريات است ، حج هم از ضروريات است .اين ايراد وارد نيست ، چون علت اينكه مسلمين معاد را جزء اصول دينقرار دادها ند اين بوده كه اسلام درباره معاد يك امر علاوهای از ما خواسته، يعنی نخواسته ما فقط آن را به عنوان يكی از ضروريات اسلام ، به طفيل قبول نبوت قبول كرده باشيم ، خواسته كه خود ما هم مستقلا به آن ايمان واعتقاد داشته باشيم ، ولو مثلا ما به نبوت اعتقاد نداشته باشيم ، به معاداعتقاد داشته باشيم ...
به وبلاگ من خوش آمدید.
ممنون از بازدید شما.لطفا برای بهبود مطالب وبلاگ در نظر سنجی شرکت کنید و نظرات خودرا درباره وبلاگ بفرمایید همچنین به مطالب به تناسب محتوا امتیاز دهید. در ضمن فروم(انجمن تخصصی) وبلاگ هم راه اندازی شده است و می توانید باهمان نام کاربری و رمزی که در وبلاگ ثبت نام کرده اید وارد حساب کاربری خود در ان شوید و ازش بهره ببرید. با تشکر